جواد معتاد به مواد مخدر بود و به سازمانهای ترک اعتیاد مراجعه کرده ولی به او کمکی نکرده بود. یک شب که او درد داشت و خوابش نمی برد، با تمام درد و عرق ناشی از درد، بدون اینکه متوجه شود چه می گوید بلند فریاد زد: « عیسی مقدس پسر مریم»؛ سپس او بر روی پیشانی خود گرمایی را احساس کرد و در یک لحظه تمام دردهایش از او رفت و یک آرامش غیرقابل توصیفی وجود او را در برگرفت. او آنشب در خواب عمیقی فرو رفت و از آن پس هیچ وقت به سمت مواد نرفت. او نمی دانست که این عیسی که به سویش فریاد زد کیست؟ تا زمانیکه او با اتاق گفتگو شبکه محبت آشنا شد. جواد شروع به پرسیدن سوالات از مشاوران در محیط چت کرد، عیسی کیست؟ چرا او مرا شفا داد؟ من چیکار می توانم برای او بکنم؟ مشاوره شبکه سوالاتش را پاسخ داده و خبر نجات بخش انجیل را به او رساند. او بسیار خوشحال شد و از اینکه توانسته بود بعد از ماهها جواب سوالاتش را بیابد بسیار احساس راحتی و سبکی می کرد. همانطور که او دعای نجات را می کرد، مشاوره شبکه خدا را شکر می کرد که از طریق یک تبلیغ بر روی صفحه اینترنت خداوند گوسفند گمشده خود را یافت!
داستان واقعی بوده ولی به دلایل امنیتی اسامی و مکانها تغییر کرده است.
برای برقراری ارتباط با مشاوران شبکه محبت روی این لینک کلیک کنید