حوا در سن یازده سالگی ازدواج کرده بود و در سن ۱۸ سالگی از همسر خود جدا شده بود. هم اکنون او یک پسر ۱۱ ساله دارد. در زندگی خود هیچگاه احساس شادی و خوشحالی نکرده است. همیشه تاریکی را در کنار خود احساس میکرد. او برای کمک نزد فالگیران رفت تا برایش دعا کنند ولی دعای آنها به او هیچ کمکی نکرد. چندین بار تصمیم به خودکشی گرفت ولی به خاطر پسرش نتوانست خودکشی کند. او شروع کرد پسرش را به کلاسهای قرآن فرستاد و از او خواست که برایش دعا کند. یک شب پسرش به او گفت دعا کردن به نام الله کمکی نمیکند و با شبکه محبت تماس بگیرد. خداوند جواب دعای آنها را می دهد. حوا با مشاوران شبکه تماس گرفت و از آنها خواست که اگر هنوز امیدی است برایش دعا کنند. مشاوران شبکه با او دعا کرده و در همان لحظه آرامشی او را در بر گرفت و بلافاصله تاریکی او را رها کرد.
داستان واقعی بوده ولی به دلایل امنیتی اسامی و مکانها تغییر کرده است
برای برقراری ارتباط با مشاوران شبکه محبت روی این لینک کلیک کنید.